اين حرفه، وسوسه انگيز و جذاب است وقتي بداني در ايران دانشگاه طراحان لباس هم وجود دارد قضيه جذاب تر مي شود. دانشجويان اين دانشگاه مي خواهند جلوي سليقه بازاري بايستندتا به حال اسم دانشگاه «تربيت دبير شريعتي» را شنيده بوديد؟ تنها واحد آموزش عالي كشور است كه رشته طراحي لباس و دوخت را با هم دارد. طراحان اين دانشگاه، خودشان ايده هايشان را مي دوزند. در ميدان بهمن تهران و در فضايي وسيع و امكاناتي گسترده، چند هزار دختر، مشغول ايده و برش و دوخت براي آينده ما هستند.
دنبال اين بوديم كه از اين طراحان، چند تايي طرح نو و داغ براي شما عزيزان بگيريم. طراحاني كه جديدا نمونه هايشان را ارائه كرده بودند، در دسترس نبودند. قول دادند در مقاله هاي بعدي، مهمان ما باشند. مريم كوهپايه و عكاسمان آقاي منتظري، ساعت هاي زيادي را در فضاي دانشگاه، وقت صرف كردند تا از چندتايي از ايده هاي قبلي و نو بر تن خود دانشجويان طراحي، عكس بگيرند. شايد كسي نرود عين اين مدل ها را بدوزد. شايد بعضي از طرح ها خيلي هم نو نباشد. اين ها مهم نيست. مهم، اين است كه تلنگر بزنيم: «بابا مي شود تسليم بازار نشد تا خودشان هر چي خواستند ببرند و بدوزند و بكنند تن ما.» مي شود يك علامتي، نشانه اي، نمادي از اين كه من خودم فكر و ايده و انتخاب دارم، روي لباس هايمان باشد.
مشكلات طراحان جوان
آن ها تنها هستند
* مركزي براي ثبت طرح ها وجود ندارد. وقتي جايي براي اين كار نيست، طرح ها هر چقدر كه نو و خلاق باشند. فراتر از دوخت شخصي نمي روند. خيلي وقت ها طراح جوان، طرحش را مي برد. يك توليدي، توليدي، طرح را مي گيرد كه بررسي كند. چند روز كه گذشت، مي گويد به دردمان نمي خورد و پس مي دهد. بعد معلوم مي شود كه از آن كپي گرفته اند و انداخته اند توي خط توليد، بدون اين كه هيچ حق الزحمه اي به طراح بدهند. هيچ مرجعي وجود ندارد كه شكايتي بشود آن جا برد يا حرفي در اين زمينه زد.* استانداردهاي آموزشي براي تربيت يك طراح در دانشگاه، درست نيست. دانشجويان بيشتر از اين كه نكته هاي كاربردي و علمي مؤثر در جذب بازار كار را ياد بگيرند. جنبه هاي فرعي حرفه مثل طراحي و نقاشي و بحث هاي جانبي را فرا مي گيرند. اين باعث مي شود نتوانند راحت، جذب بازار كار شوند. بازار ترجيح مي دهد آن هايي را استخدام كند كه تحصيلات آكادميك ندارند، ولي زود بلدند چيزي سرهم كنند.
* هيچ سازمان يا نهادي براي حمايت مالي از اين طراحان خلاق كه مي خواهند مطابق با الگوهاي بومي ايده هاي نو بيافرينند، وجود ندارد. اين جوان ها مجبور به گوشه نشيني يا پيروي از بازار مد مي شوند.
* بين محافل مختلف طراحي و حتي بين خود طراحان شناخته شده. اختلاف و تنگ نظري هايي وجود دارد كه مانع پيشرفت آن هايي مي شود كه قصد حركت يا تغيير وضع موجود را دارند. آن ها كاري مي كنند كه اين استعدادها نشكفته باقي بمانند.
* رسانه ها و به خصوص صدا و سيما هم هيچ تلاشي براي مطرح كردن و معرفي متخصصين اين رشته نمي كنند. فعاليت هاي آن ها جايي مطرح نمي شود و اين سبب مي شود كه بيشتر از پيش، ناشناخته و كم اهميت بمانند.
اين طرح ها را نگاه كنيد
اين طرح هايي كه برايتان عكاسي كرده ايم و در ادامه مي بينيد، بعضي هايشان وارد بازار شده اند و تن اين و آن ديده ايم.ولي چند تايي شان هم نو و بكرند. به خواننده هاي عزيز ما نمي آيند زياد اهل دوخت و دوز باشند. به همين دليل هم توضيحات تخصصي خياطي نداديم.
مدل لنگي است، يك طرف مانتو، روي طرف ديگر قرار مي گيرد يك كمر تزئيني كه از پشت كمر رد مي شود، دو طرف را به هم وصل مي كند. هم پوشش كاملي است، هم آزادي و راحتي كار كردن را به آدم مي دهد.
براي شغل هايي كه تحرك زيادي دارند هم خوب است. مثل مربي هاي مهدكودك يا كارمندهاي هتل.
با روش پارچه سازي، از حالت يكنواخت مشكي خارج شده با روبان و قيطون، طرح هاي خاصي درست شده و بالاي مانتو كار شده
در وسط مانتو با سايه دوزي- از كارهاي سنتي در طراحي لباس است- نقش آفريني شده
طراح: خانم احمدي
جليقه متصل به خودش دارد از تكنيك هاي چاپ استفاده شده.
طرح هاي چاپي شبيه اين، از نقش هاي سنتي صنايع دستي گرفته مي شود
طراح: خانم پورمحمد
براي طرفداران مانتوهاي اسپرت
شبكه هايي با تصوير چهارخانه
فرم اصل آن نامتقارن است و در آن، از خطوط شكسته اما موزون استفاده شده است.دو پارچه متفاوت، يكي ساده و ديگري طرح دار.
براي تهيه پارچه ها بايد دقت كنيد كه اولاً پارچه ها با هم متناسب باشند. ثانياً پارچه طرح دار كه مدل چهارخانه، بسيار براي آن مناسب است، ثبات رنگي داشته باشد تا در هنگام شست و شو، روي پارچه ساده اثر نگذارد.
ويژگي ديگر اين مانتو، نحوه باز و بسته شدنش است كه از يك سمت يقه و به صورت مورب است. چسب هاي نر و ماده كه بيشتر در كيف و كفش استفاده مي شوند، به جاي دكمه به كار رفته اند. به جاي دوخت ساده، از دوخت هاي متنوعي از جمله زيگزاگ، پله اي و آجري با تلفيقي از منجوق دوزي استفاده شده است.
خود مدل، عبايي است. ولي روي آن، يك جليقه بلند با پارچه هماهنگ هم به كار رفته قسمت هاي پايين، ريش شده است.
مدل راسته، مناسب همه اندام ها
زنجيره دوزي بايد با رنگ هاي مختلف و هماهنگ با رنگ اصلي پارچه باشد.
طراح: خانم شريفي
مانتو همراه با زنجيردوزي
استفاده از تكنيك چاپ براي دوريقه و روي آستين
استفاده از چرخ دوزي و رگه دوزي روي پارچه
طراح: خانم آخوندي
سوزن دوزي و ساقه دوزي، فقط براي روميزي و روتختي جواب نمي دهد. اگر با رنگ متناسب خود پارچه، روي مانتو هم كار كنيد. جالب مي شود. قسمتي از خود پارچه، ريش شده روي آستين و كمر قرار گرفته
طراح: خانم خاتمي
يك جليقه يا سارفون جلو باز دارد كه رنگش با رنگ اصلي متفاوت است.
گل سينه اي كه در آن به كار رفته، تلفيقي از آينه كاري (طرح هاي اصلي بلوچ) و درويش دوزي با نخ هاي رنگي متفاوت است
اين شنل يا پانچو را، هم مي شود مانتو حساب كرد، هم پوشش روي مانتو براي فصل سرد.
در اين مدل، هم پارچه طرح دار به كار مي رود، هم پارچه ساده.
دور يقه با دوخت دندان موشي تزئين شده
خود پارچه، ريش شده و براي تزئين لبه آستين ها استفاده شده
اندكي رنگ و بوي طبيعت
اين طرح هسته اي ممنوعيت ندارد
يك مانتوي مجلسي كه پوشش كاملي هم هست. در اين مانتو از يك چرم طرح دار استفاده شده، و روي آن، مس حالت داده شده با برش هاي نامنظم وصل شده است.براي اين كه تندي فلز گرفته شود، روي مس، اسپري رنگي پاشيده شده و با سوزن، نقوشي حك شده.
براي اين كه چشم بيننده از تمركز روي رنگ هايي با مايه قهوه اي زرشكي خارج شود منجوق و مهره هاي آبي رنگ كار شده. چون اين دو رنگ، رنگ هاي مكمل و زيبايي هستند.
يك هسته هلوي نصف شده در مركز كار با چسب لاتكس كه قابليت چسبيدن براي زمان طولاني را دارد و حتي در شست و شو جدا نمي شود، چسبيده تا رنگ و بويي از طبيعت هم در كار باشد.
به قسمت پايين هم تعدادي خلخال يا پابند كه روي آن اسپري و لاك زده شده، نصب شده است، همراه با تعدادي منجوق و مهره رنگي.
چرم، توسط چهار عدد سنجاق قفلي، درون آن مهره هاي آبي قرار گرفته.
در اطراف كار براي جلوگيري از تمركز چشم و براي سوق دادن آن به اطراف، از يك سري خطوط به صورت زنجيره و تك منجوق دوزي. استفاده شده است. تمركز كار در وسط مانتو باعث شده است كه ديد بالا به پايين بيننده در خط افق محدود شود و در نتيجه، از كشيدگي و يكنواختي مانتو بكاهد.
طراح: سميه شفيعي نيا، متولد 1364 در اصفهان، دانشجوي ترم دو كارشناسي رشته طراحي دوخت و لباس در دانشگاه شريعتي. نفر اول مسابقات علمي- عملي كشور در سال 1383 ضمناً اين مقاله مديون همكاري طراحان و دانشجويان دانشگاه تربيت دبير شريعتي است. ازشان متشكريم.
طراحان جديد دنيا، براي تئوري ها و ايده هاي اجتماعي مختلف لباس طراحي مي كنند
درز و دگمه هاي فلسفي
زندگي طراحان معروف دنيا، اين روزها به سليقه و هوشمندي شان در دريافت موقعيت ها بستگي دارد. آن ها بايد مرتب ايده هاي نو بدهند. بايد نيازهاي مخفي زمان خود را درك كنند. احساس ها و تغييرات اجتماعي را به طور مداوم بازتاب دهند. سي و پنج هزار آمريكايي، به طور جدي در اين كار فعاليت دارند و تعدا اروپايي ها و ژاپني هاي فعال حتي بيش از اين است. رقابت بين اين گروه ها تنگاتنگ تر و فشرده تر از سياستمداران و ستاره هاي سينمايي است. فقط آن هايي در اين رشته باقي مي مانند كه باسليقه، باهوش، ريزبين و جاه طلب باشند. آن ها بايد بيش از اندازه، خودشان را باور داشته باشند تا بتوانند سليقه خودشان را به ديگران بقبولانند.اين طراحان، بيش از پنجاه هزار دلار در ماه درآمد دارند. ولي اين رقم ها، ساده به دست نمي آيد. ساعت ها كار سخت و پر استرس، لازم است. حداقل 55 ساعت كار مفيد در هفته.
آن ها بايد هر روز در انواع مجلات، روزنامه ها و رسانه هايي را كه سليقه و مارك هاي مطرح روز را ارائه مي كنند، بررسي كنند. پارچه هاي جديد، مواد لازم، شوها و نمايش هاي لباس؛ هيچ چيز نبايد از قلم بيفتد.
طراح بايد ديد و حس رنگ داشته باشد. اخبار و اوضاع جهان را به دقت در نظر بگيرد تا بتواند جهت باد را تشخيص دهد و بر اساس روحيات و كشش هاي اجتماعي، طرح لباس بيافريند. از همه مهم تر، اين كه بايد بتواند تئوري و فلسفه هايش را به درز و دگمه و ساسون ها منتقل كند.
كار اين طراح ها، بگير نگير دارد. گاهي تا مدت ها قابل توجه نيستند. اما بعد با طراحي يك كروات عجيب يا دستمال گردن خاص، ناگهان شانس به شان رو مي كند و صفرهاي درآمدشان بالا مي رود. لباس هاي مزون هاي معروف، هر كدام دست كم پانزده هزار دلار به فروش مي رسند. رزماري براوو، يكي از ستاره هاي طراحي امروز آمريكا، براي هر يك ساعت كه روي لباسي وقت مي گذارد، چهار هزار و چهارصد دلار دستمزد مي گيرد.
فقط به همين يك رقم نگاه كنيد: هزينه متوسط لباس هايي كه نيكول كيدمن، هنرپيشه آمريكايي، سال پيش در مجامع مختلف پوشيده، نود و هشت ميليون و دويست و هجده هزار دلار بوده. خودتان حساب كنيد طراح محترم اين لباس ها چقدر عايدي داشته. گرچه رقم و عددها نشان مي دهند طراحان لباس ستاره ها و مشاهير، خيلي نانشان توي روغن است، ولي متخصصين مي گويند آينده از آن كساني نيست كه لباس هاي تك و گران براي پولدارها طراحي مي كنند. آينده متعلق به آنهايي است كه مي توانند با هزينه هاي كمتر، به تعداد بيشتري از مردم، گرايش و مد بدهند و سليقه شان را تحت كنترل بگيرند.
منبع: هفته نامه همشهري جوان شماره 45
حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلين روز ماه ذى القعده سال 173 هـ ق، 25 سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدينه منوّره چشم به جهان گشود. واين روز روز دختر ناميده شد .
دختري شايسته براي تمام زمان ها
لزوم نامگذاري چنين روزي را ضرورت ارايه الگويي نظير حضرت معصومه (س) به دختران و زمينه‌سازي مشاركت اين قشر از جامعه در برنامه‌ريزي‌ها و فعاليت‌هاي فرهنگي و اجتماعي مي توان عنوان كرد ونمايانگر اين است كه روز دختران فرصت مناسبي براي گردآمدن حول شخصيت گرانقدر حضرت معصومه (س) به عنوان اسوه كامل اخلاق و اخلاص است.ويكي از مهمترين فاكتورهاي زندگي دختران حفظ عفت و پاكدامني ميباشد كه كه اين ويژگي در لحظه به لحظه زندگي معصومين مشاهده مي گردد.
چرا كه اگر دختران يك جامعه داراي عفت باشند اين عفت مانند دژي مستحكم و آهنين او را از تجاوز و گنهكاري و پليدي هاي اخلاقي و سقوط حتمي محافظت مي نمايد. و سبب ميشود در جهت پرورش كمالات و فضايلات اخلاقي گام بردارند.
مرحوم آيت الله سيد محمد هادي ميلاني (ره) دچار بيماري معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا براي جراحي ايشان آوردند و پس از يك عمل سه ساعته و زماني كه ايشان در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام كلماتي كه ايشان در حين به هوش آمدن مي گويند را برايش ترجمه كند، مرحوم ميلاني در آن لحظات فرازهايي از دعاي ابوحمزه ثمالي را قرائت مي كردند و پس از اين مساله پروفسور برلون، گفت؛ كلمه شهادتين را به من بياموزيد؛ زيرا از اين لحظه مي خواهم روي به اسلام بياورم و پيرو مكتب اين روحاني باشم؛ وقتي دليل اين كار را جويا شدند، پروفسور برلون گفت؛ تنها زماني كه انسان شاكله وجودي خود را بدون اين كه بتواند براي ديگران نقش بازي كند، نشان مي دهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده ديدم كه اين آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به ياد اسقف كليساي كانتربري افتادم كه چندي پيش در همين حالت و پس از عمل در كنارش ايستاده بودم و ديدم كه او ترانه هاي كوچه بازاري جوانان آن روزگار را زمزمه مي كند، در آن لحظه بود كه فهميدم حقيقت، نزد كدام مكتب است و بعد از آن هم وصيت كرد كه وي را در شهري كه مرحوم ميلاني را در آن دفن كرده اند به خاك بسپارند كه هم اين كه قبر اين پروفسور مسلمان شده در خواجه ربيع، محل مراجعه مردم و افرادي است كه حقيقت اسلام را باور كرده اند.
حجت الاسلام والمسلمين مروي، سلوك اجتماعي، سلوك خانوادگي و سلوك فردي را از جمله آثار تبعيت از اهل بيت(ع) ذكر كرده و اظهارداشت: وقتي محور اخلاق و انديشه بشريت، اهل بيت (ع) هستند، پس از شناخت، نوبت به تبعيت مي رسد كه مطمناً هر انساني بايد تابع اين مكتب باشد.