مرحوم آيت الله سيد محمد هادي ميلاني (ره) دچار بيماري معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا براي جراحي ايشان آوردند و پس از يك عمل سه ساعته و زماني كه ايشان در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام كلماتي كه ايشان در حين به هوش آمدن مي گويند را برايش ترجمه كند، مرحوم ميلاني در آن لحظات فرازهايي از دعاي ابوحمزه ثمالي را قرائت مي كردند و پس از اين مساله پروفسور برلون، گفت؛ كلمه شهادتين را به من بياموزيد؛ زيرا از اين لحظه مي خواهم روي به اسلام بياورم و پيرو مكتب اين روحاني باشم؛ وقتي دليل اين كار را جويا شدند، پروفسور برلون گفت؛ تنها زماني كه انسان شاكله وجودي خود را بدون اين كه بتواند براي ديگران نقش بازي كند، نشان مي دهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده ديدم كه اين آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به ياد اسقف كليساي كانتربري افتادم كه چندي پيش در همين حالت و پس از عمل در كنارش ايستاده بودم و ديدم كه او ترانه هاي كوچه بازاري جوانان آن روزگار را زمزمه مي كند، در آن لحظه بود كه فهميدم حقيقت، نزد كدام مكتب است و بعد از آن هم وصيت كرد كه وي را در شهري كه مرحوم ميلاني را در آن دفن كرده اند به خاك بسپارند كه هم اين كه قبر اين پروفسور مسلمان شده در خواجه ربيع، محل مراجعه مردم و افرادي است كه حقيقت اسلام را باور كرده اند.
حجت الاسلام والمسلمين مروي، سلوك اجتماعي، سلوك خانوادگي و سلوك فردي را از جمله آثار تبعيت از اهل بيت(ع) ذكر كرده و اظهارداشت: وقتي محور اخلاق و انديشه بشريت، اهل بيت (ع) هستند، پس از شناخت، نوبت به تبعيت مي رسد كه مطمناً هر انساني بايد تابع اين مكتب باشد.